خبرگزاری حوزه/۱. ثبت نام افراد عادی در انتخابات ریاست جمهوری هر ساله به شویی طنز برای رسانه ها و خاطراتی بامزه برای مردم در طول سال تبدیل می شود و گویی این آزادی برای هیچ کس ناخوشایند نیست. الا اینکه آمار رد صلاحیت ها بالا میرود و کمی به گوشه عقل سیاسی و حکمرانی گرد و غباری می نشیند!
در اینباره فکرهایی در سر عقلای قوم بود که در ناهماهنگی بین آنها، شاهد خاک آلود شدن عقل سیاسی و حکمرانی شدیم. حال این پریشانی، مسئله این وجیزه کوتاه نیست! اگرچه خدشه و نارسائی در حکمرانی اذیت کننده ترین چیز نزد نگارنده است!!
۲. در کنار این شوی رسانه ای و لبخند و لایک و شیر و استوری ها!
افراد شناخته شده سیاسی که زمانی در گذشته یا حال، مسئولیت و نقش مدیریتی نیز داشته اند پیدا می شود و در واقع آنها هستند که صحنه انتخابات و رقابت و هیجان سیاسی را تولید می کنند و عقل سیاسی خود را به نمایش می گذارند، و چه چیز از این بهتر و رساتر، در فهم عقل سیاسی و شیوه حکمرانی نامزدهای ریاست جمهوری!
۳. تکثر در نامزدها و نمایندگی انواع فکرها و گفتمان ها امر مطلوبی است که هر عقل سیاسی و شیوه حکمرانی سلیمی آن را تایید و تاکید می کند، اما تعدد افراطی و حضور مینی بوسی نامزدها برای ثبت نام، این معنا را نمی رساند بلکه مشیر به امری عقب مانده و صغیر در عقل سیاسی و حکمرانی جمعی ماست!!
۴. اینکه از هر طیف گفتمانی چندین نفر و گاه چند ده نفر ثبت نام کنند، شیوه رندان که نه! شیوه نا اهلان سیاست است و لا غیر!
اینکه هر محفل سیاسی و هر مسبوق به سابقه مدیریتی به خود اجازه نامزد شدن و تکثر دهد را، نه می شود نشان بلوغ سیاسی دانست و نه می شود در گفتمان آزادی آن را معنا و تفسیر کرد!
این واقعه نشانگر جوانی و عدم پختگی امر سیاسی در عقل سیاسی نامزدها و جریانات سیاسی است و اینکه آنان تا چه حد از شیوه حکمرانی سلیم به دور هستند و تا چه میزان صلاحیت این منصب را ندارند!!
نامزدها و جریانات سیاسی که توانایی دور هم جمع شدن و ساخت یک گفتمان سیاسی را ندارند، نه می شود دارای عقل سیاسی دانست و نه میتوان انتظار حکمرانی مطلوب و سلیم از آنها داشت!
البته مطلب بالا را نبایست با کنار کشیدن های سیاسی و بعد از سهمیه گیری و ائتلاف های لبه انتخابات و بعد از مواجهه با عدم اقبال عمومی اشتباه گرفت، این امور همان سیاست ورزی های معمول و بدَوی است که در هر جمع رشد نایافته ای هم پیدا می شود و بیشتر شبیه به غریزه می ماند تا حکمرانی و عقل سیاسی سلیم!
۵. در این میان، مضحک تر از هر واقعه گریه آوری، ورود افراد مبتدی و ناآشنا به امر سیاسی ـ حتی غریزی ـ به عرصه انتخابات و گشایش دفاتر و تبلیغ و برنامه ریزی برای دولت آینده است.
افرادی که تا چندی قبل دنبال کسب و کار خود بوده اند، به یکباره در دفاتر سیاسی نامزدها ظاهر می شوند و برای مدیریت کشور برنامه و راه حل ارائه می کنند و تبلیغ های مهوع و کاریکاتوری از نامزدهایشان ارائه میدهند!!
و او را در جای منجی کشور در عرصه حکمرانی می نشانند! باز جای شکرش باقی است که چنین متظاهرانه فعالیت می کنند و خیال ما را از بابت نابلدی نامزد متبوعشان راحت می کنند.
۶. انصاف آن است که معدود و حداقل افرادی ـ صرف نظر از گفتمان شان ـ هنوز هستند که شیفتگی خود را نمی سرایند و منتظر می نشینند ببیند در این بازار کی به کی است تا صدایشان به وقت شنیده شود.
۷. امر سیاسی و حکمرانی مطلوب نه در انتخابات و رای آوری نامزدها، بلکه در فرآیند سیاسی در طول سال های دولت ها، مجلس ها و شوراهاست که رقم میخورد، و این مسئله به بلوغ و پختگی نمی رسد جز تلاش برای بهبودی آن در فرآیند ها نه انتخاب خود منجی پندارها!
امر سیاسی مطلوب در امر فرهنگی و اجتماعی رقم میخورد و متولد می گردد و ساخت می یابد و نه در بازار سیاست ورزی های موقت نزدیک انتخابات ها! امری که اگر فهمیده شود و عقلای سیاسی به آن روی آورند می توان به حکمرانی مطلوب امیدوار بود و برای آن تلاش نجیبانه کرد.
۸. راه حل سریع و برای امروز نگارنده، توجه بیش از پیش به رفتار سیاسی نامزدها در این بازار شلوغ است. هر که نجیب تر، به عقل سیاسی و شیوه حکمرانی مطلوب برای جامعه و شروع مسیر بهبود امر سیاسی ذیل فرهنگ اجتماعی، نزدیک تر و مطلوب تر. این نجابت با قطع نظر از گفتمان نامزدهاست که در جای خود نیاز به تحلیل و برگزیدن بهترین آن، برای مسائل مان در کشور هستیم.
محمدصابر صادقی دانش آموخته حوزه علمیه قم (درس خارج). کارشناسی ارشد فقه سیاسی.